سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اداره فنی و حرفه ای و کاردانش استان کردستان

عوامل موثر در انضباط مدرسه  

   انضباط در لغت به معنی سامان گرفتن، خوب نگاه داشته شدن، نظم داشتن و پیروی کامل از دستورات نظامی است. به سخن دیگر، انضباط به معنی صحیح این است که فرد شخصا رفتار و اعمال خود را تحت نظم و قاعده درآورد، خویشتن را کنترل کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید. 

  هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش آن است که دانش‌آموزان را با مقررات مدرسه هماهنگ ساخته و محیط یادگیری را معنی‌دارتر و تمایلات و غرایز طبیعی و فطری آنها را در جهتی مطلوب هدایت و راهنمایی کند.

 

در مقابل، بی‌انضباطی و بی‌نظمی را می‌توان اینگونه تعریف کرد: انجام دادن هر عمل یا رفتاری به وسیله دانش‌آموز که سازماندهی مدرسه و فعالیت‌های کلاس را مختل یا تهدید به اخلال می‌کند. ایزابل کلاک، بی‌انضباطی را رفتاری می‌داند که از طرف تعدادی از دانش‌آموزان انجام می‌شود و مشکلاتی را برای معلم به وجود می‌آورد و معلم را در راه رسیدن به هدف که ارتقای تحصیلی دانش‌آموزان است، با مشکل روبرو ‌کرده و مانع از پیشرفت کار تحصیلی می‌شود و رفتار آنان، نامعقول و نامنظم است. 

       بی‌انضباطی دانش‌آموز، تنها معلول مدرسه و کلاس درس نیست بلکه عواملی نظیر عوامل خانوادگی، اجتماعی، روحی و روانی و رفتار نامناسب برخی معلمین را شامل می‌شود که هر کدام یا مجموعه‌ای از این عوامل به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم زمینه را برای بروز رفتارهای مخرب دانش‌آموزان فراهم می‌کند. عوامل ایجادکننده بی‌انضباطی در مدرسه عبارتند از:

 الف. علل مربوط به دانش‌آموزان

·        ناراحتی‌های جسمی، روحی و روانی

·        نداشتن علاقه و انگیزه

·        سردرگم بودن و بی‌اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس

·        نداشتن برنامه‌ی مشخص مطالعه

·        کم‌خوابی و خستگی مفرط

·        عدم انجام تکالیف

·        تغذیه‌ی نامناسب

·        ناامیدی به آینده

·        استقلال‌طلبی و مقابله با اقتدار معلم.

    کانین(1970)، در تحقیق خود به مقایسه رفتار معلمان در کلاس‌های دارای رفتار نامطلوب و کلاس‌های عادی پرداخته است. وی تفاوت این کلاس‌ها را در نحوه پاسخگویی معلمان به رفتارهای نامطلوب نمی‌داند، بلکه آن را ناشی از اقدامات پیشگیرانه‌ی آنها می‌داند.

  همکاری و هماهنگی میان خانه و مدرسه، گام بعدی برای از بین بردن یا کاهش عوامل بی‌نظمی است؛ چرا که معلمان و اولیای مدرسه به تنهایی و بدون همکاری والدین کاری از پیش نخواهند برد. برای ایجاد ارتباط بهتر بین اولیای مدرسه و والدین، برگزاری جلسات انجمن اولیا و مربیان و نشست‌های آموزش خانواده جهت دانش‌افزایی والدین در زمینه چگونگی برخورد صحیح با فرزندان می‌تواند مفید باشد. در جریان این جلسات، آموزش‌های لازم در زمینه‌های توجه والدین به وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود، تشویق مادی و معنوی و تقویت اعتمادبه‌نفس آنان، تبعیض قایل نشدن بین فرزندان، کمک به والدین در جهت تهیه و اجرای برنامه‌های مطالعاتی، داشتن تغذیه مناسب، کمک به فرزندان در انتخاب دوستان مناسب، آگاه کردن فرزندان از وظایف خود در مدرسه و خانه، رعایت حقوق معلمان و کمک به دوستان و همکلاسان خود ارایه می‌شود. همچنین دانش‌آموزان هم به نوعی در جریان آموزش و رعایت موارد انضباطی قرار می‌گیرند.

 ب. علل مربوط به معلمان

·        فقدان آمادگی جسمی، روحی و روانی معلم

·        نامناسب بودن وضعیت ظاهری معلم

·        ناآگاهی از روش‌های جدید تدریس و استفاده مکرر از روش‌های سنتی

·        بی‌علاقه بودن به شغل معلمی

·        فعال بودن معلم و منفعل بودن دانش‌آموز

·        بی‌توجهی به نیازهای دانش‌آموزان و مسایل و مشکلات آنها

·        استفاده‌ی نامناسب از تشویق و تنبیه

·        بی‌حوصلگی و نداشتن صبر و بردباری و سعه‌ی صدر

·        تسلط نداشتن به موضوع مورد یادگیری

·        مبهم بودن انتظارات و توقعات معلم از دانش‌آموزان

·        نداشتن طرح درس

·        بی‌نظمی معلم(دیر آمدن به کلاس و ترک کردن زودهنگام آن).

 

 

جهت نظم‌بخشی و تشویق دانش‌آموزان به رعایت قوانین و مقررات، معلم بایدبرای پیشگیری از رفتار نامطلوب دانش‌آموزان به نکات زیر توجه کند: 

1. رفتارهای بی‌نظم را مشخص و قوانین کلاس را مطرح کند و دانش‌آموزان ملزم به رعایت آن شوند. 

2. به‌طور انفرادی با افراد نامنظم برخورد کرده، دلایل بی‌نظمی را جویا شوند. 

3. دانش‌آموزان باید رفتار مطلوب و موردنظر معلم را بشناسند. 

4. بی‌توجهی به رفتار نامنظم دانش‌آموزان، باعث می‌شود تا آنها احساس کنند معلم فردی ناکارآمد است.

5. شرط لازم برای اجرای قوانین، قابل‌درک و فهم بودن آن برای دانش‌آموزان است.

6. آغاز کلاس با جذابیت و متعاقب آن، دادن آزادی بیشتر به دانش‌آموز

7. علاقمند کردن دانش‌آموز به درس با یادگیری معنادار.

     ج. علل مربوط به خانواده

 صاحبنظران روان‌شناسی تربیتی، یکی از مهمترین نهادهای موثر در تربیت و رفتار آدمی را خانواده می‌دانند؛ زیرا محیط خانواده اولین و بادوام‌ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان می‌باشد. عوامل متعددی از سوی خانواده می‌تواند در رفتار کودکان و نوجوانان تأثیر بگذارد که به موارد زیر اشاره می‌کنیم:

 1. فضای روانی و عاطفی

 منظور، مجموعه روابط و تعاملات روانی و عاطفی است که بین اعضای خانواده وجود داشته باشد و به صورت مستقیم(آموزش‌های اخلاقی و ...) یا غیرمستقیم(همانندسازی و تقلید و ...) رفتار فرزندان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 2. شرایط ناسالم خانوادگی

  شامل مواردی مانند طرد کودک، تنبیه شدید، عدم توجه به نیازهای اساسی کودک، انتظار نابجا از کودک و ... می‌باشد.

 3. فقدان والدین

 نبود هر یک از والدین به‌ویژه مادر، چنانچه با کمبود ارضای نیازهای طبیعی و اساسی همراه شود، اثرات ناگواری در شرایط اجتماعی کودک خواهد گذاشت.

 4. عدم ثبات قوانین و معیارهای اخلاقی

 چنانچه در محیط خانه، اصول اخلاقی معینی حکمفرما نباشد یا اینکه اصول ثابت باشند و یا برای کودک تبیین نگردند، در ایجاد مشکلات رفتاری کودک نقش خواهند داشت.

 5. ترتیب ولادت

  از دیدگاه آلفرد آدلر، ترتیب ولادت در رفتارهای افراد نقش دارد. آدلر معتقد است جایگاه ویژه فرزندان با تولد فرزند بعدی تهدید می‌شود و فرزند آخر نگران از دست دادن موقعیت خود نخواهد بود. اختلافات خانوادگی و بی‌نظمی در خانواده، سبب تأثیر نامطلوب در رفتار فرد شده و زمینه‌ی لازم را برای بروز رفتارهای مخرب فراهم می‌آورد و به این ترتیب نظم و انضباط کلاس را به هم می‌زند.


  

 

  

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط مرادی